ارزیابی عوامل مدیریتی مؤثر بر خلأ عملکرد سویا در استان مازندران با روش تحلیل مقایسه کارکرد (CPA)
Autor: | فائزه محمدی کشکا, زینالعابدین طهماسبی سروستانی, همتاله پیردشتی, علی متولی, مهدی نادی |
---|---|
Jazyk: | perština |
Rok vydání: | 2022 |
Předmět: | |
Zdroj: | تولید گیاهان زراعی, Vol 15, Iss 1, Pp 73-100 (2022) |
Druh dokumentu: | article |
ISSN: | 2008-739X 2008-7403 |
DOI: | 10.22069/ejcp.2022.19128.2427 |
Popis: | سابقه و هدف: از آنجایی که اختلاف بین عملکرد واقعی و عملکرد قابل دستیابی تحت شرایط مطلوب مدیریتی یکی از مشکلات اساسی تولید گیاهان زراعی در ایران و جهان میباشد؛ کمیسازی میزان خلأ عملکرد و شناسایی عوامل ایجادکننده آن میتواند راهبردی کلیدی و امیدوارکننده برای افزایش تولید و دستیابی به امنیت غذایی باشد. در این بین با توجه به اهمیت گیاهان دانه روغنی از جمله سویا [Glycine max (L.) Merril] در اقتصاد جهانی و نیاز ملزم به روغنهای خوراکی و پروتئینهای گیاهی، برآورد خلأ عملکرد این محصولات و شناسایی عوامل ایجادکننده آن، ضمن افزایش تولید، میتواند سبب بهبود کارایی استفاده از زمین و نیروی کار شده که در نتیجه آن منجر به کاهش هزینهها و پایداری تولید میگردد. بنابراین، پژوهشی بهصورت پیمایشی در سال 1398 بهمنظور شناخت و تعیین سهم هر یک از عوامل مدیریتی مؤثر بر خلأ عملکرد سویا در 301 مزرعه استان مازندران انجام شد.مواد و روشها: در پژوهش حاضر از روش تحلیل مقایسه کارکرد (CPA) جهت بررسی عوامل مدیریتی محدودکننده عملکرد سویا و برآورد خلأ عملکرد آن در سیزده شهرستان تحت کشت سویا استان مازندران استفاده شد. به این منظور، تمامی اطلاعات مربوط به مدیریت زراعی از مرحله تهیه بستر بذر تا برداشت محصول مانند استفاده یا عدم استفاده از شخم، تعداد دفعات شخم ثانویه، روش کاشت، مساحت مزرعه، محصول پیشین، رقم مورد استفاده، مقدار بذر مصرفی و محل تهیه آن، تلقیح یا عدم تلقیح بذور با باکتری، نوع و مقدار کودهای مصرفی، نوع، مقدار و تعداد دفعات مصرف علفکش، قارچکش و حشرهکش، تعداد دفعات آبیاری و میزان آب مصرفی، روشهای آبیاری و شیوه برداشت محصول بهصورت مراجعه حضوری و گفتگوی مستقیم با سویاکاران جمعآوری شد. دادههای گردآوری شده از پایش مزارع در مجموع شامل 81 متغیر کمی و کیفی مدیریت زراعی بودند که رابطه تمامی این متغیرها و عملکرد واقعی بهدست آمده از مزارع با استفاده از رگرسیون گام به گام در نرمافزار SAS نسخه 9/1 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت با استفاده از معادله تولید بهدست آمده و مقادیر مؤلفههای مدل، سهم هر یک از عوامل محدودکننده در ایجاد خلأ عملکرد مشخص شدند. یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که از 81 متغیر مدیریت زراعی مورد بررسی در این مزارع، مدل نهایی تولید با ده متغیر مستقل رقم ساری، محصول قبلی باقلا، کاشت بذر با ردیفکار، شمار شخم ثانویه، مقدار گوگرد مصرفی، کاربرد کود پتاسیم کلرید، کود دیآمونیوم فسفات، کاربرد علفکش، سیستم آبیاری بارانی متحرک و آبیاری سطحی بهعنوان عوامل اصلی محدودکننده عملکرد سویا در مازندران انتخاب شدند. میزان خلأ عملکرد بهدست آمده بر پایه اختلاف بین متوسط عملکرد واقعی ثبت شده از مزارع و عملکرد مطلوب (بهترتیب 2464/97 و 6028/66 کیلوگرم در هکتار) برآورد شده با مدل (عملکرد قابلحصول) 3563/70 کیلوگرم در هکتار بود که سه عامل مقدار گوگرد مصرفی، محصول قبلی باقلا و سیستم آبیاری بارانی متحرک بهترتیب با مقادیر 873/87، 620/49 و 546/33 کیلوگرم در هکتار بیشترین سهم (بهترتیب 24/52، 17/41 و 15/33 درصد) را در خلأ عملکرد بهوجود آمده داشتند.نتیجهگیری: با توجه به برآورد عملکرد قابلحصول از دادههای مشاهده شده مزارع، بهنظر میرسد که با اعمال مدیریت صحیح زراعی نظیر استفاده از منابع کود گوگردی متناسب با نیاز گیاه، برقراری تناوب صحیح زراعی و وارد نمودن گیاهان مناسب در تناوب، ارائه تسهیلات و نوسازی ماشینآلات کشاورزی، توسعه و ترویج روشهای نوین آبیاری بتوان این خلأ بهوجود آمده (59 درصد) را کاهش و میزان عملکرد سویا را بهطور قابلتوجهی بهبود بخشید. |
Databáze: | Directory of Open Access Journals |
Externí odkaz: |