فضای جمعی، مفهومی رو به زوال ارزیابی کیفیت اجتماعی فضاهای شهری در بافت تاریخی شهر گرگان
Autor: | حمیده ابرقویی فرد, هدیه برومند, اردلان طایفه حسینلو, سید محمد مهدی لطیفی, سیده یگانه نبئی, غزل نیکزاد |
---|---|
Jazyk: | English<br />Persian |
Rok vydání: | 2020 |
Předmět: | |
Zdroj: | هنر و تمدن شرق, Vol 8, Iss 28, Pp 23-32 (2020) |
Druh dokumentu: | article |
ISSN: | 2345-6612 2345-6620 |
DOI: | 10.22034/jaco.2020.217608.1139 |
Popis: | ررسی ماهیت اجتماعی فضاهای شهری، با ادبیات و رویکردهای متفاوتی مورد توجه قرار گرفته است. فضای شهری و فضای عمومی، تعاریفی بر پایۀ وجه کالبدی، عملکردی فضا، حق حضور و استفادۀ یکسان برای همۀ افراد هستند؛ اما فضای جمعی بهعنوان مفهومی جدیدتر بر ابعاد کالبدی –تقابل فضا در مقابل توده- و کارکردی –حضور افراد- تکیه نداشته و با برخورداری از وجه معنایی، بر مبنای شکلگیری تعاملات اجتماعی و فعالیتهای مشترک تعریف میشود. امروزه با کمرنگشدن بعد اجتماعی فضا در شهرهای معاصر، اغلب فضاهای جمعی به فضاهای عمومی تنزل یافتهاند. ضرورت پرداختن به مسئلۀ ناکارآمدی اجتماعی فضا در بافت تاریخی شهرهایی نظیر گرگان، از یک سو آسیبپذیری این بخش از شهرها بوده و از سوی دیگر برخاسته از تأثیر مثبتی است که پویایی اجتماعی فضاهای جمعی موفق، بر کیفیت فضایی بافت و استمرار حیات آن دارد. ارزیابی ابعاد اجتماعی فضاهای شهری واقع در بافت تاریخی گرگان، جایگاه تاریخی و دامنۀ اثرگذاری فضاهای عمومی و جمعی را در سازمان فضایی و حیات اجتماعی شهر مشخص کرده و بررسی تغییرات این فضاها در پی تحولات و اقدامات مدیریتی متأخر، زمینه را برای کشف ماهیت اجتماعی کنونی آنها فراهم میآورد.هدف از نوشتار حاضر بررسی روند تحول فضاهای شهری در بافت تاریخی گرگان، براساس مؤلفههای کالبدی، کارکردی و معنایی است. در این راستا تحولات اجتماعی فضا، در انطباق با پیامدهای تحولات درونی و اقدامات بیرونی اعمال شده بر بافت سنجیده شده و مورد بررسی قرار گرفتهاند. بازارها و مراکز محلات دو گونه فضاهای شهری در بافت تاریخی گرگان بودهاند که امروزه هریک بنابر تغییرات رخ داده، دارای درجات متفاوتی از اجتماعیبودن هستند. بازار مرکزی شهر بنابر نقش اقتصادی و ویژگیهایی چون تنوع عملکردی و دسترسیپذیری، همچنان دارای اثرگذاری اجتماعی است. اما فضای مرکز محلات به دلیل تغییرات تدریجی بافت در طی صد سال اخیر از جمله همگامنشدن با روند توسعه، ناتوانی در پاسخگویی به نیازهای روزمرۀ ساکنان و تحول ساختار جمعیتی نقش اجتماعی خود را از دست دادهاند. محدودماندن اقدامات مدیریتی به تمهیدات سختافزاری و کالبدی نیز به این روند دامن زده است و تنها استمرار وجه معنایی فضای جمعی مرکز محلات با تمرکز بر کارکرد آیینی آنها، تداوم حیات اجتماعی را به شکل خاطرهای برجا مانده از گذشته هرچند به شکل دورهای و مناسبتی- میسر ساخته است. |
Databáze: | Directory of Open Access Journals |
Externí odkaz: |