قبض و بسط عناصر عرف حقوقی بین المللی؛ آموزه های نظریه مشورتی پیامدهای حقوقی جدایی چاگوس از موریس 2019
Autor: | هادی دادمهر |
---|---|
Jazyk: | English<br />Persian |
Rok vydání: | 2021 |
Předmět: | |
Zdroj: | پژوهشهای حقوقی, Vol 20, Iss 47, Pp 305-330 (2021) |
Druh dokumentu: | article |
ISSN: | 1682-9220 2717-0020 12902020 |
DOI: | 10.48300/jlr.2021.140174 |
Popis: | تهور دیوان بینالمللی دادگستری در صدور رأی تاریخی سال 1986 و محکوم کردن فعالیتهای نظامی و شبه نظامی بزرگترین ابرقدرت دنیا در نیکاراگوئه، نقطه عطفی در مواجهه ارگان اصلی قضایی ملل متحد با قدرتهای بزرگ جهانی بود. در دهه سوم ریشهکنسازی استعمارگری، تهوری هم ازایندست لازم بود تا این نهاد قضایی بینالمللی بتواند با ابتکارات حقوقی خود، حکم به نامشروع بودن تسلط بریتانیا بر مستعمره اقیانوسی چاگوس بدهد. باوجوداین و صرفنظر از ابعاد سیاسی نظریه مشورتی جدایی چاگوس از مجمعالجزایر موریس، این نظریه حاوی ظرایف متعدد حقوقی است که شایسته توجه مینماید. تحقیقِ پیشرو، دو محور حقوقی اصلی این نظریه مشورتی را در کانون بررسی قرار داده است. نخستین موضوع، بررسی روششناسی دیوان در چگونگی احراز حق تعیین سرنوشت بهعنوان یک قاعده عرفی بینالمللی و زمان دقیق شکلگیری این قاعده است که از منظر نویسنده با تحدیدِ دامنه عنصر عینی عرف و بسطِ حوزه تعیینکنندگیِ عنصر ذهنی عرف همراه بوده است. این امر اماره بارز دیگری از فاصله گرفتن دیوان از اصول کلاسیک استقریی در فرآیند احراز مؤلفههای عرف بینالمللی را بهدست میدهد. در همین ارتباط دومین موضوع موردِبررسی در این مقاله، بررسیِ هنر دیوان بینالمللی دادگستری در چگونگی برقراری ارتباط بین عناصر هنجاری نظام حقوقی بینالمللی برای تعیین گسترۀ مفهومی و غایتِ قاعده عرفی حق تعیین سرنوشت میباشد. |
Databáze: | Directory of Open Access Journals |
Externí odkaz: |