تبارشناسی انگاره های اعتزالی در متون زرتشتی
Autor: | ناصر گذشته, علی رمضان دماوندی |
---|---|
Jazyk: | perština |
Rok vydání: | 2017 |
Předmět: | |
Zdroj: | Comparative Theology, Vol 8, Iss 17, Pp 63-76 (2017) |
Druh dokumentu: | article |
ISSN: | 2008-9651 2322-3421 |
DOI: | 10.22108/coth.2017.21671 |
Popis: | اسلام در زمان و مکانی ظهور کرد که مناطق همجوارش از سطح تمدنی پیشرفتهتری نسبت به جزیرة العرب برخوردار بودند. این سرزمینها از نظر ظهور و حضور عقاید و باورهای گوناگون، پیشینهای بسیار طولانی داشتند و این امر، رواج و گسترش مباحثات و مجادلات الهیاتی در این مناطق را موجب شده بود؛ ازاینرو، اسلام در مکانی ظهور کرد که زمینۀ مساعد برای مجادلات الهیاتی و کلامی داشت. قرآن کریم مروج و مشوق تفکر و تعقل در دین بود؛ به همین دلیل، مباحث کلامی و الهیاتی و درنتیجه، عالمان این علم در اسلام و بین مسلمانان جایگاه بالایی داشتند. دینپژوهان و خاورشناسان و اسلامشناسان، بارها نقش باورهای پیش از اسلام را در شکلگیری دستگاههای کلامی اسلام بررسی کردهاند. معتزله در گیرودار بحث و مناظره و ردیهنویسی با دیگر فرقههای مسلمان، همیشه با این اتهام روبهرو بودند که شما زرتشتیگرا (مجوس)، ایرانگرا (شعوبی) و زندیق (زندیک یا اهل تأویل؛ یعنی کسی که متون مقدس را تأویل میکند) هستید. معتزله همچنین به قدرگرایی (تقسیم حوزۀ کارهای خیر و شر میان انسان و خداوند) و عقلگرایی و عدلگرایی متهم بودند. به عبارت دیگر، آنان را به خوانش و تفسیر اسلام بر پایۀ آموزههای ایرانی، متهم و از این رهگذر، آنان را تکفیر میکردند. در این مقاله تلاش شده است که آیا این اتهامها، جدای انگیزههای سیاسی، رقابتی و فرقهای، رنگی از حقیقت دارد یا ندارد. این امر واقعیت دارد که شماری از اعتزالیان، موالی (ایرانیان) و غیرعرب بودند و در محیط عربهای مسلمان زندگی میکردند؛ مانند بصره و کوفه (که یا سابقۀ سکونتی نداشتند یا موالی و اعراب به شکل همزمان آنها را ساکن کردند). در پژوهش حاضر، این مسئله با رویکردی تطبیقی و مقایسهای بررسی شده است. شبهات زیادی در مسائلی مانند: صفات خداوند بهویژه صفات ذات، مبحث رؤیت، آزادی اراده و گزینش، استطاعت پیش از فعل، لزوم و وجوب ایمان عقلی، حسن و قبح ذاتی، مبحث اَلَم، صدور خیر محض از ذات پروردگار و ناتوانی او در ارتکاب فعل قبیح، موجب شده است تأثیرپذیری دستگاه کلامی معتزله از انگارههای زرتشتی، امری ممکن و حتی متحقق دانسته شود. سرانجام نتیجه گرفته شد ایرانیان با توجه به پیشینۀ یزدانشناسیِ رسوخکرده در ذهن و زبانشان، خوانشی عقلمدارنه و عدلمدارانه از اسلام بهدست آوردند؛ مکتب معتزله محصول این خوانش بود. |
Databáze: | Directory of Open Access Journals |
Externí odkaz: |