ارزیابی دو رویکرد خودبنیان و تلفیقی در روششناسی اقتصاد اسلامی (با تأکید بر دیدگاههای شهید صدر و انس زرقا)
Autor: | پیام فضلی, امیر خادم علیزاده, محمود عیسوی, سیداحسان خاندوزی |
---|---|
Jazyk: | perština |
Rok vydání: | 2024 |
Předmět: | |
Zdroj: | جستارهای اقتصادی, Vol 21, Iss 42, Pp 107-123 (2024) |
Druh dokumentu: | article |
ISSN: | 1735-3300 2588-5812 |
DOI: | 10.30471/iee.2024.9396.2334 |
Popis: | مقدمه و اهداف: در این پژوهش به معرفی و مقایسهی تحلیلی بین دو مدل یا رویکرد مهم در روششناسی اقتصاد اسلامی میپردازیم: 1- رویکرد نخست یک رویکرد خودبنیان و مستقل است که درصدد است علم اقتصاد را بنحو مجزا از منابع اسلامی استخراج کند. 2- رویکرد دوم اقتصاد اسلامی را در گرو تعامل با یافتههای اقتصاد رایج ممکن میداند و از یک رویکرد تلفیقی جانبداری میکند. شهید صدر از رویکرد اول طرفداری میکند و انس زرقا نمایندهی مهم رویکرد دوم در اقتصاد اسلامی است. شهید صدر از اولین محققان حوزهی اقتصاد اسلامی است که دیدگاههای وی در حوزهی اقتصاد اسلامی در کتاب گرانقدر " اقتصادنا " انعکاس یافته است. کتاب وی همواره به شکل ایجابی یا سلبی بر اقتصاددانان مسلمان تا به امروزه تأثیرگذار بوده و همواره مورد استناد و ارجاع متفکرین این حوزه بوده است. انس زرقا درصدد است تا از علم اقتصاد و جریانهای اقتصادی به سمت اقتصاد اسلامی نقطهی اتصالی ایجاد کند. وی درصدد است تا با افزودن ارزشها و آموزههای مختلف اسلامی بر جریان اقتصاد و زدودن ارزشهای غیردینی از آن این شاخهی علمی را به سمت و سوی اسلامی شدن نزدیکتر گرداند. به نظر وی بخش مهمی از اقتصاد متعارف دستاورد علم بشری است که با ترکیب آن با معرفت دینی میتوان به یک رویکرد کاملتر و بهتری دست یافت. به همین جهت است که وی یک رویکرد تعاملی را نسبت به جریانهای اقتصادی مختلف در پیش میگیرد. (زرقا، 2003: 8-11).اهمیت این جریان تطبیقی در این است این دو اندیشمند، نمایندهی دو رویکرد متفاوت جریانساز در اقتصاد اسلامی هستند که این دو رویکرد، طی چندین دهه در اقتصاد اسلامی، به شدت مورد توجه اندیشمندان دیگر در این حوزه قرار گرفته است؛ بنابراین؛ بررسی تطبیقی آرای این دو متفکر و دو جریان، در کنار نقد و بررسی این دیدگاهها، میتواند به غنای ادبیات اقتصاد اسلامی کمک کند. همچنین این مقایسه میتواند ما را به اتخاذ رویکرد و روششناسی مناسب در اقتصاد اسلامی رهنمون سازد.روش پژوهش: در میان نوشتههای متعددی که در حیطهی اقتصاد اسلامی تألیف شدهاند، برخی از این نوشتهها دارای این ویژگی هستند که به مباحث متدلوژیکی ورود پیدا کردهاند. اهمیت این مباحث در این است که علاوه بر اینکه در قلمرو اقتصاد اسلامی نگاشته شده و به گسترش ادبیات موضوع کمک کردهاند، به نوعی یک مسیری را پیش روی اقتصاد اسلامی قرار داده و مباحثی را مطرح کردهاند که این مباحث از سوی دیگر نویسندگان این حوزه هم دنبال شده است. به نحوی که به نوعی رویکرد جریانساز و هدایتکننده در مباحث اقتصاد اسلامی به شمار میآید. این ویژگی هم در مورد شهید صدر و هم انس زرقا صدق میکند. ما در این مقاله برای بررسی تحلیلی موضوع از منابع مستقیم که در این حوزه به رشتهی تحریر درآمده است، استفاده کردهایم. مهمترین منبع ما در رابطه با شهید صدر، کتاب مهم وی اقتصادنا است. در کنار آن از برخی نوشتههای دیگر وی از جمله رسالهی "ماذا تعرف عن الاقتصاد الاسلامی"، "البنک الربوی" و "اسلام و مکتبهای اقتصادی" نیز بهرهمند شدهایم. این رسالات در مواردی نقش تبیین گری را نسبت به کتاب اقتصادنا ایفا میکنند. به همین علت به رفع برخی ابهامات کتاب اقتصادنا کمک میکنند. در رابطه با انس زرقا هم مقالات مهم و جدیدی توسط وی تألیف شده است که مهمترین و جدیدترین نظریات وی را در مورد روش شناسی اقتصاد اسلامی میتوان مشاهده کرد. مقالهی انس زرقا با عنوان " اقتصاد اسلامی، مفهوم و روش" به طور خاص در رابطه با موضوع روششناسی نگاشته شده است. همچنین برخی از مقالات وی مانند" دوگانگی منابع در اقتصاد اسلامی" به بررسی مهمترین چالشها و مباحث روششناختی پرداخته است. بعلاوه، در برخی موارد از ادبیات موجود در اقتصاد اسلامی برای روشنتر شدن بیشتر مباحث متدلوژی اقتصاد اسلامی بهرهمند شدهایم. به همین منظور، در مواردی به مهمترین نظریات اقتصاد اسلامی که توسط اقتصاددانان اسلامی دیگر تألیف شده است، توجه داشتهایم.بحث و نتیجه گیری: در مقایسهی تطبیقی روش شناسی شهید صدر و انس زرقا برخی از نکات متدلوژیکی بایستی مورد توجه قرار گیرد:اول) با وجود اینکه اقتصاد اسلامی و فقه در موارد زیادی میتوانند موضوعات مشترکی داشته باشند، اما اهداف و مسائل این دو علم متفاوت بوده و بدین جهت ما بایستی بین این دو رشتهی علمی تنها قائل به وجود ارتباط متقابل بوده و نه اینکه درصدد این باشیم که بخواهیم این دو رشته علمی را یکی بدانیم؛ بنابراین تقلیل اقتصاد اسلامی به عنوان شاخهای از فقه خطاست. (سلیم، 2008: 293-289).دوم) یکی از نقاط عطف و مبحث سودمند در روششناسی شهید صدر و انس زرقا در این است، که ما بایستی با این رویکرد هم نظر باشیم که اسلام هم دارای گزارههای ارزشی بوده و هم گزارههای توصیفی فراوانی است و اینکه گزارههای عرضه شده در دین صرفاً گزارههای ارزشی نبوده، بلکه اعم از ارزشی و توصیفی هستند.سوم) در باب موضوع اقتصاد اسلامی بایستی بگوییم اقتصاد اسلامی چنانچه بخواهد بعنوان یک علم اجتماعی مطرح شود و درصدد باشیم که برای آن یک شأن و منزلت علمی قائل باشیم بایستی بتواند گزارههای عام و جهانشمول ارائه دهد.چهارم) در مورد رابطهی اقتصاد اسلامی با اقتصاد متعارف بایستی گفت که اتخاذ رویکرد شهید صدر و انس زرقا هر کدام مزیتها و معایبی را به دنبال دارد. روش تلفیقی که انس زرقا مطرح میکند اگر با روش خود بنیان در اقتصاد اسلامی هر دو مد نظر قرار بگیرد میتواند روش شناسی مطلوبتری باشد.نتایج: در این مقاله دیدگاههای دو اندیشمند مهم در اقتصاد اسلامی شهید صدر و انس زرقا بطور تطبیقی مورد توصیف و ارزیابی قرار گرفت. وجه تمایزات و تشابهات هر دو اقتصاددان بیان شده و نتایج زیر به دست آمد:1- روششناسی که شهید صدر مطرح میکند ارتباط ناگسستی با شریعت اسلامی دارد. مکتب اقتصادی که وی مطرح میکند بطور مستقیم از فقه اسلامی بدست می آید. همچنین انس زرقا نیز به نقش اساسی ارزشهای دینی در اسلامی کردن اقتصاد توجه میکند؛ بنابراین هر دو اندیشمند در روششناسی خود به معرفت دینی توجه گستردهای دارند.2- علیرغم اهمیت دادن به معرفت دینی توسط هر دو شخص، نوع برداشت این دو از نحوهی تأثیر معرفت دینی بر این شاخهی علمی متفاوت است. به طوری که شهید صدر و انس زرقا در مورد موضوعاتی مثل: رابطهی بین فقه و اقتصاد اسلامی و همچنین رابطهی بین اقتصاد اسلامی با اقتصاد متعارف، قلمرو اقتصاد اسلامی و حتی موضوع اقتصاد اسلامی با همدیگر اختلاف نظرهایی دارند.3-در بین روشهای مختلف که در حوزهی اقتصاد اسلامی مطرح میشود بایستی به جنبهی علمی بودن رشتهی اقتصاد اسلامی از یک سو و همچنین اسلامی بودن آن بطور همزمان توجه داشته باشیم. جهت اسلامی کردن اقتصاد نبایستی روشی را مطرح کنیم که موجب شود جنبهی علمی اقتصاد اسلامی فراموش شود و بالعکس. به همین علت چنانچه روش شناسی شهید صدر و انس زرقا بطور همزمان مورد توجه قرار گیرد، معقولتر است.4- دیدگاه دو اندیشمند نسبت به فقه با هم تفاوت اساسی دارد. دیدگاه شهید صدر نسبت به فقه دیدگاه حداکثری هست و یک وابستگی شدید اقتصاد اسلامی به فقه را مشاهده میکنیم، در حالی که انس زرقا، قائل به صرف تعامل فقه و اقتصاد اسلامی است و میزان این ارتباط کمتر است.5- یکی از موضوعات جالب در این رشته روند تکاملی این علم است. شهید صدر و انس زرقا چند دهه بیشتر از هم فاصله ندارند ولی تنوع دیدگاه این دو اندیشمند خود یک علامتی مثبت مبنی بر تکامل و وجود تنوع در اقتصاد اسلامی و قابلیت این علم برای پذیرش دیدگاههای متنوع و متفاوت است. |
Databáze: | Directory of Open Access Journals |
Externí odkaz: |