Autor: |
جواد علایی آورگانی |
Jazyk: |
perština |
Rok vydání: |
2025 |
Předmět: |
|
Zdroj: |
مطالعات کشورها, Vol 2, Iss 4, Pp 625-645 (2025) |
Druh dokumentu: |
article |
ISSN: |
2980-9193 |
DOI: |
10.22059/jcountst.2024.375261.1125 |
Popis: |
در حوزة سیاستگذاری، یکی از مهمترین کارکردهای نظام سیاسی، توزیع منابع است. شیوه و بازخورد این کارکرد نشاندهندۀ کارآمدی هر نظامی در ساماندادن به محیط داخلی و خارجی آن است. بعد از انقلاب، دولت سعی کرد با اجرای سیاستهای توزیعی و بازتوزیعی، با هدف تأمین عدالت در جامعه، از میزان شکاف طبقاتی بکاهد. بررسی دادههای آماری نشان میدهد که این سیاستها چندان موفقیتآمیز نبوده است و بر شکاف طبقاتی، بهویژه در سالهای اخیر، افزوده شده است. در این تحقیق، بهدنبال پاسخ به این پرسش بودهایم که دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاههای تهران، تربیت مدرس و علامه طباطبایی از نتایج این سیاستها چه ادراکی دارند و چه رابطهای میان ادراک آنان و بیتفاوتی سیاسی وجود دارد. حجم نمونه 383 نفر از جامعة آماری دانشجویان این سه دانشگاه انتخاب شد. برای جمعآوری دادهها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. فرضیة تحقیق بر این مدعا استوار است که بین احساس بیعدالتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی از سیاستهای توزیعی و بازتوزیعی و انفعال و بیتفاوتی سیاسی در سطح رفتار رابطة معناداری وجود دارد. نتایج نشان میدهد ادراک دانشجویان از وضعیت توزیع و بازتوزیع بعد از انقلاب ناعادلانه است و سیاستهای توزیعی و بازتوزیعی را ناکارآمد تلقی میکنند. ازاینرو، بخش زیادی از دانشجویان در بعد رفتاری- ازجمله شرکت در انتخابات، حمایت از جناح سیاسی، راهپیمایی و اعتراض- به بیتفاوتی سیاسی دچار شدهاند. |
Databáze: |
Directory of Open Access Journals |
Externí odkaz: |
|