Autor: |
سهیلا نوربخش بیدختی, فرنگیس فرهود |
Jazyk: |
English<br />Persian |
Rok vydání: |
2023 |
Předmět: |
|
Zdroj: |
پژوهشهای بینرشتهای ادبی, Vol 5, Iss 9, Pp 336-361 (2023) |
Druh dokumentu: |
article |
ISSN: |
2717-3224 |
DOI: |
10.30465/lir.2022.36967.1332 |
Popis: |
یکی از جنبههای مهم تحلیل متن ادبی، بررسی چگونگی درک و تعبیر آن از سوی خواننده است. نظریه های فضاهای ذهنی (فوکونیه، 1997) و آمیزه مفهومی (فوکونیه و ترنر، 2002) دو نظریه شناختی هستند که می توانند نحوه دریافت خواننده از متن را تحلیل کنند. این پژوهش با هدف آشنایی مخاطب با چگونگی درک معنی، در چارچوب نظریات مذکور و به روش توصیفی– تحلیلی، به بررسی دو روایت پرداخته است: بازگردانی بخشی از داستان کاوه آهنگر در شاهنامه و حکایتی از رساله دلگشای عبید زاکانی. دلیل انتخاب داستانی از شاهنامه، شاخص بودن آن اثر روایی در مجموعه آثار ادب پارسی است و حکایت عبید زاکانی میتواند نماینده ژانر طنز در ادبیات باشد، در حالیکه بیان شاهنامه جد است. این دو اثر میتوانند نماینده نوع ادبی زیرمجموعه خود باشند. مطالعه پیش رو بر آن است که فضاهای ذهنی خرد و کلان و نقش فضاسازها در تغییر دریافتهای متن را طی فرایند مفهومسازی تبیین نماید. تحلیل این متون روایی نشان میدهد که چگونه فضاهای اصلی و درونهای یک روایت تحت تأثیر فضاسازها شکل میگیرند و چگونه نگاشت میان آنها باعث ایجاد فضاهای آمیزه میشود. این تحلیل همچنین دو نوع فضای ذهنی عاطفی و غیرعاطفی را که در قالب آمیزه مفهومی بوجود میآیند، آشکار کرده و مشخص میکند که گاه غلبه فضای ذهنی عاطفی بر غیرعاطفی یا بر عکس، می تواند در ایجاد ژانرهای مختلف روایی موثر باشد. |
Databáze: |
Directory of Open Access Journals |
Externí odkaz: |
|