بررسی امکان برون رفت از مغالطه ی طبیعت گرایانه در اخلاق از دیدگاه مایکل روس
Jazyk: | perština |
---|---|
Rok vydání: | 2019 |
Předmět: |
BL51-65
Philosophy. Psychology. Religion B1-5802 Philosophy of religion. Psychology of religion. Religion in relation to other subjects Philosophy (General) |
Zdroj: | Ta̓ammulāt-i Falsafī, Vol 9, Iss 22, Pp 245-272 (2019) |
ISSN: | 2588-3615 2228-5253 |
Popis: | رویکردهای طبیعتگرایانه به اخلاق درصدد هستند تا از یافتههای علوم تجربی در مباحث فلسفهی اخلاق بهره گیرند. از معروفترین رویکردهای طبیعتگرایانه به اخلاق رویکرد تکاملی است. اخلاق تکاملی همواره به ارتکاب مغالطههای طبیعتگرایانه متهم بوده است. مغالطهی طبیعتگرایانه دو قرائت هیومی و موری دارد. قرائت هیومی که به قرائت استنتاجی مغالطهی طبیعتگرایانه نیز موسوم است استنتاج «بایدها» از «استها» را ارتکاب به نوعی مغالطه میداند. قرائت موری که به قرائت تعریفیِ مغالطهی طبیعتگرایانه موسوم است تعریف ویژگیهای اخلاقی به ویژگیهای نااخلاقی، و به ویژه ویژگیهای طبیعی، را مغالطه درنظر میگیرد. در این مقاله پس از معرفی اخلاق تکاملی روس دلایل وی برای آنکه دچار مغالطههای طبیعت گرایانه نشده است آورده میشوند. سپس به این پرسش پاسخ میدهیم که آیا روس واقعا از مغالطات اجتناب کرده است یا خیر. پاسخ ما به این پرسش مثبت است. اما همگام با منتقدانی مانند روتشیفر و مارتینسن نشان خواهیم داد که هزینهی اجتناب از این مغالطهها از عینیت انداختن اخلاق بوده است. سپس به این پرسش میپردازیم که آیا روس میتوانست بدون آنکه اخلاق را از عینیت بیاندازد و آنرا موهومی بپندارد دچار مغالطهها نشود؟ و نشان خواهیم داد که با دادن نقش بیشتری به فرهنگ میتوانست چنین قرائتی ارائه دهد. بنابراین هدف مقاله مخالفت با قرائت ذهنی روس از اخلاق و دفاع از قرائتی است که عینی گرایانه باشد. به نظر ما عناصری از این قرائت را در آراء خود روس نیز می توان یافت که در انتهای مقاله آورده شدهاند. |
Databáze: | OpenAIRE |
Externí odkaz: |